ترومای روحی؛ علائم، مراحل و اقدامات لازم برای بهبود
بعد از اتفاقی ناگوار، مدتی طول میکشد تا بر اندوه ناشی از آن غلبه کنیم و دوباره احساس امنیت کنیم. این حس ناامنی توأم با دلسردی و گوشهگیری نتیجه ترومای روحی است که شاید نتیجه تصادف، تجاوز، خشونت خانگی، مرگ یا انواع بلایای طبیعی باشد. تا انتهای این مقاله از
گروه ?????? ????? همراه ما باشید تا ببینید تروما روحی یعنی چه؟
ترومای روحی چیست؟
ترومای روحی نتیجه اتفاقات پراسترسی است که در لحظه احساس امنیت را از فرد میگیرند و او را دچار درماندگی میکنند بهگونهای که خاطره آن ناراحتی برای همیشه با اضطراب و ناراحتی در ذهن فرد گره میخورد و بسته به اتفاق پیشآمده، تخم احساساتی همچون دلسردی و بیاعتمادی را در وجودش میکارد.
وجه اشتراک بیشتر تجربههای تروماتیک بهخطرافتادن امنیت است. هرچه بیشتر احساس ترس و درماندگی کنید، شدت تروما بیشتر و این زخم کاری عمیقتر خواهد بود.
ترومای روحی ممکن است ناشی از این موارد باشد:
• اتفاقات ناگهانی مثل تصادف، خفتگیری یا حملات خشونتآمیز غیرمنتظره در دوران کودکی.
• استرس بیوقفه ناشی از زندگی در محلهای ناامن، کارکردن در محیط کار پرتنش، تحقیر در محیط کار، مبارزه با نوعی بیماری سخت، خشونت خانگی.
• ضربههای مهلک مثل مرگ عزیز، طلاق یا خیانت شریک عاطفی.
همه ما قربانی حملات تروریستی نبودهایم و اتفاقات ناگواری مثل سقوط هواپیما یا سوءقصد را از سر نگذراندهایم. بااینحال تصاویر دلخراش اخبار وحشتناک بلایای طبیعی و انسانی را هر روز در شبکههای اجتماعی میبینیم، جزئیات آنها میخوانیم و در معرض ترومای جمعی قرار میگیریم. تداوم این اخبار بر سیستم عصبی مغز ما اثر میگذارد و بهمرور موجب استرس تروماتیک در موقعیتهای مختلف میشود.
ترومای کودکی و تبعات ناخوشایند آن
همه ما در طول زندگی در معرض اتفاقات ناگوار قرار میگیریم، اما کسی بیشتر آسیب میبیند که قبلا، بهخصوص در دوران کودکی، طعم آسیب را چشیده باشد. ترومای کودکی نتیجه هر اتفاقی است که امنیت را از کودک بگیرید. مسائلی همچون:
• زندگی در محیط ناامن و ناپایدار
• جدایی از پدر و مادر
• بیماریهای جدی
• درمانهای پزشکی طاقتفرسا
• آزار جنسی، فیزیکی یا کلامی
• خشونت خانگی
• بیتوجهی و بیمهری
کودکی دوره تجربههای شیرین است. اثر عمیق اتفاقات ناخوشایند این دوران، تا مدتها در ناخودآگاه فرد باقی میماند، ترس و درماندگی را به بزرگسالی منتقل و زمینه آسیبهای بعدی را فراهم میکند.
علائم تروما در روانپزشکی چیست؟
هیچ رفتار درست یا غلطی وجود ندارد و واکنش آدمها به تروما متفاوت است. یکی با علائم روحی مثل انکار، ناباوری، سردرگمی، عصبانیت، اضطراب، ترس، حس گناه و شرم، غم یا ناامیدی دستوپنجه نرم میکند و ناخودآگاه از دیگران کنارهگیری میکند. دیگری از علائم فیزیکی مثل بیخوابی، کابوسهای شبانه، خستگی، مشکل تمرکز، بیقراری دست و پا، تپش قلب، درد یا تنشهای عضلانی رنج میبرد.
مراحل تروما
بعد از وقوع اتفاق ناگوار، فرد چند روز تا چند ماه با علائم تروما دستوپنجه نرم میکند تا آرامآرام احساس کند رو به بهبودی است. اما تسکین علائم بهمعنی درمان تروما نیست. گاهی فرد خیال میکند آن اتفاق را کاملا پشتسر گذاشته است، اما در موقعیتهای خاص، مثلا سالگرد همان واقعه تکرار آن، بار دیگر هرآنچه بر او گذشته بهوضوح از پیش چشمانش عبور میکند.
اگر میبینید نشانههای تروما بهمرور زمان بهتر نمیشوند که هیچ، بدتر و پررنگتر از قبل هم میشوند، احتمالا دچار اختلال استرس پس از سانحه (
PTSD) شدهاید. یعنی سیستم عصبیتان نتوانسته احساساتتان را پردازش کند و در شوک روانی آن اتفاق گیر کردهاید.
وقتی حادثهای تروماتیک را پشتسر میگذارید، باید با احساس ناامنی بعد از آن، دستکم مدت کوتاهی، کنار بیاید. وقتی عزیزی را از دست میدهید، باید دوران سوگواری را طی کنید تا آرامآرام با این اندوه کنار بیایید و بتوانید به زندگی ادامه دهید. حتی اگر احساس گناه بازمانده آزارتان میدهد.
اقدامات لازم برای بهبود تروما
۱. ورزش کنید
تروما تعادل طبیعی بدن را بر هم میزند و آن را در حالت برانگیختگی و ترس نگه میدارد. ورزش تا حدی از شدت این اتفاق میکاهد و بدن را آزادتر میکند. ورزشهای ریتمیک که دستوپا را درگیر میکنند مثل پیادهروی، دویدن، شنا، بسکتبال و حتی رقصیدن بهترین نتیجه را دارند. موقع انجام حرکات ورزشی بهجای تمرکز بر افکار ناخوشایند، روی بدن و حرکاتی که انجام میدهید تمرکز کنید. ورزشهایی مثل صخرهنوردی، بوکس، تمرین با وزنه و هنرهای رزمی ذهن را متمرکزتر میکنند.
۲. منزوی نشوید
تروما آدمها را کنارهگیر و منزوی میکند درحالیکه حضور در کنار آدمها و ارتباط چشمی یکی از بهترین راهها برای گذر از تروماست. لازم نیست از آسیبهایی که دیدهاید حرف بزنید، اما بخواهید کنارتان باشند و احساس «پذیرفتهشدن» را به شما منتقل کنند. کسی را داشته باشید تا بدون قضاوت به حرفهایتان گوش دهد و برای انجام فعالیتهای عادی و روزمره که خودتان هم از پس آنها برمیآیید همراهتان باشد، فعالیتهایی که هیچ ربطی به تجربه آسیبزای گذشته ندارند و با انجام آنها زندگی روتین را تمرین میکنید.
دوباره با دوستان قدیمیتان ارتباط برقرار کنید و روابطی را که بهخاطر نشانههای تروما از هم پاشیدهاند از سر بگیرید. میتوانید عضو گروههای حمایتی شوید و با کسانی که مشکل مشابهی دارند، ارتباط برقرار کنید و ببینید آنها چطور با تجربههای آسیبزا کنار آمدهاند.
۳. اعصاب خود را آرام کنید
حتی در آشفتهترین، مضطربترین و عصبانیترین حالت خود میتوانید این سیستم برانگیختگی را تغییر دهید و خود را آرام کنید. ذهنِ آرام، اضطراب را کنار میگذارد و اختیار اوضاع را به دست میگیرد.
تنفس آگاهانه را امتحان کنید که برای کنارآمدن با حس سردرگمی معجزه میکند. میتوانید دیدن مناظر جدید، استشمام بوهای جدید یا چشیدن طعمهای جدید را امتحان کنید. بعضی وقتها نوازش یک کودک یا شنیدن یک موسیقی خاص کل اضطراب را در لحظه از بین میبرد.
البته مهمتر از همه این است که به خود اجازه دهید مضطرب و نگران باشید! یعنی احساسات تروماتیک خود را بشناسید و هربار که وجودتان را فرا میگیرند، قبل از آنکه تلاش کنید تغییرشان دهید، آنها را بپذیرید.
۴. مراقب سلامت خود باشید
بدن سالم قدرت بیشتری برای مقابله با آسیبهای روحی ناشی از تروما دارد. پس خواب کافی، رژیم غذایی سالم و متعادل، مراقبه و تمرینات آرامشبخش را در برنامه روزانه خود بگنجانید و کیلومترها از الکل و مواد مخدر فاصله بگیرید. تکنیکهای تمدد اعصاب مثل مدیتیشن، یوگا و فعالیتهایی که قلبا موجب خوشحالیتان میشوند، از هزار جور قرص و دارو موثرترند.
چطور به افراد آسیبدیده کمک کنیم؟
• صبور باشید. بهبودی زمانبر است و عجله شما کمکی به فرد آسیبدیده نمیکند. صبورانه به خود یادآوری کنید که آدمها واکنشهای مختلفی به تروما نشان میدهند.
• حمایت کنید. برای آنکه عزیز آسیبدیدهتان خیلی زود روال عادی زندگی را در پیش بگیرد، حامی او باشید و این حمایت را به هر شکلی که میتوانید نشان دهید.
• فشار نیاورید. همه آدمها لزوما با حرفزدن آرام نمیشوند. اگر علاقهای به حرفزدن ندارد، راحتش بگذارید و اگر میخواهد حرف بزند، کنارش باشید.
• همراهی کنید. بعد از تجربه تروما، حضور در اجتماع برای فرد آسیبدیده راحت نیست و انزوا را ترجیح میدهد. او را تشویق کنید در دورهمیها حاضر شود و به سرگرمیهای موردعلاقهاش مشغول شود.
• به دل نگیرید. عصبانیت، گوشهگیری، دلسردی و تحریکپذیری فرد آسیبدیده را به دل نگیرید. همه اینها نتیجه یک ضربه روحی سختاند و ربطی به شخص شما ندارند.
نتیجه گیری
تروما، این واکنش عاطفی منفی به اتفاقات آسیبزا، ممکن است به فاصله چند روز بعد از حادثه کمرنگ شود یا برای همیشه در پس ذهن فرد باقی بماند. علائم احساسی و فیزیکی تروما هرچقدر پررنگ و انکارناپذیر باشند، بازم هم درمانشدنیاند و میتوان بر آنها غلبه کرد. اگر احساس میکنید احساسات ناشی از تجربههای تلخ گذشته روی افکار و رفتارتان در زندگی روزمره اثر میگذارند، از رواندرمانگری حرفهای کمک بگیرید تا دوباره اعتماد کنید، ارتباط برقرار کنید و تعادل عاطفی خود را بازیابید.
منابع